مسیر رفتمون به سمت تایلند و برگشت از مالزی بود (با هزینه: ۳۶۰۰) ویزای تایلند: ۳۵ یورو

با توجه به اینکه تو این سفر از طرف یه تور لیدر دیگه دعوت بودم پس برای بار سوم سفرم رو به یکی از توریستی ترین کشور های دنیا شروع کردم.

روز اول سفر

امروز وقتش بود نقطه هایی رو که قبلا از بانکوک ندیده بودم رو برم و از نزدیک تجربه کنم.

برخلاف سفرای قبل که هاستل رو برای اقامت انتخاب می کردم این بار، تصمیم گرفته بودم که هتل رو انتخاب کنم.
وقتی به «گراند پلاز» تو بانکوک رفتم، حدود ۱۰ کیلومتری از هتلم دور شده بودم پس تصمیم گرفتم شب رو تو یه هاستل خوب بمونم.

تجربه ی یه جای خواب و یه صبحانه ی مناسب تو هاستلی
که ما اخرین مهموناش بودیم  و بعد از ما دیگه جا نداشت و پر از توریست های خارجی بود، رو داشتیم
یه خیابون زنده، دقیقا، کنار هاستل بود که شب رو میشد اونجا تا نیمه ها گذروند.

هاستل krit با توجه به همه شرایط، از ۱۰ نمره، ۹ رو داشت و شما تقریبا فقط پول صبحانه رو می دادین
یعنی شبی حدود ۴ دلار!

سوالاتی که ممکنه تو ذهنتون پیش بیاد:

هاستل چیست؟

هاستل یه جایی شبیه مسافر خونه و خوابگاه های عمومیه که شما بسته به شرایطتون می تونید از اتاق‌ های ارزون قیمت خصوصی یا خوابگاه ۴الی۱۲ نفره که یکی از تخت های اتاق مختص شما خواهد بود رو برای یک یا چند شب اجاره کنید.

مهمترین خصوصیت هاستل بجز هزینه کمش،

پیدا کردن دوست و همراه از نقطه های دیگه دنیاست که مثل خود شما، عاشق سفر کردن هستن همچنین، آشنا شدن با فرهنگ و بینش های آدمای مختلفه

این ساده ترین تعریفی که به ذهنم رسید

وقتش بود که بانکوک رو به سمت «کرابی» شهر بهشتی زیبی تایلند، ترک کنیم پس با ارزون ترین بلیطی که می تونستم تهیه کنم (حدود ۲۰ دلار) بانکوک رو به مقصد کرابی ترک کردیم.

به شهر کرابی رسیدیم.
انتخاب یه هتل با شبی حدود ۱۷ دلار می تونست انتخاب مناسبی باشه تا شب رو سپری کنیم.

موتور گرفتیم تا راحتتر و بتونیم جاذبه های اطراف رو بگردیم. کرابی، جاهای زیادی برای دیدن داشت.

به بازار محلی کرابی رفتیم جایی که برخلاف قیمت بالای دلار، جای مناسبی برای خرید بود و نسبت به بانکوک خیلی مناسب تر….

معبد ببر

یکی از معابد بوداها در تایلند، که بخاطر وجود پیش از 100 ببر در این مکان، به «معبد ببر» معروف هست. این معبد هر ساله با استقبال جمعیت زیادی از گردشگران مواجه میشه

اولین ببر، در سال (1999) پا به این معبد گذاشت و کم کم بوداها شروع به جمع آوری و پرورش ببرها کردند.

در جنگل درختان پلاستیک هستیم درختایی که داخلشون شیره ی سفید مانندی وجود داره که بعد از اینکه این شیره رو از تنه درخت خارج کردن و بعد از گذراندن مراحل پتروشیمی به لاستیک ماشین تبدیل میشه

بعد از گشت و گذار در کرابی وقتش بود به ساحل زیبای ائونانگ بریم که به بهشت تایلند معروف است.

اول به سواحل ائونانگ رفتیم بکر ترین و آرامش بخش ترین ساحل تایلند، که زیبایی های زیادی داشت…

حداقل یک روز نیاز بود برای گشتن در سواحل ائونانگ
اینجا جاییه که ازش میشه به جزایر متعددی رفت مثل جزیره جیمز باند، فی فی، ۴ جزیره، وهونگ،و….
من با توجه به تجربه های قبلی و شرایط حاضرف، تور هونگ رو با مبلغی حدود ۲۰ دلار برای فردا رزرو کردم

روز سوم سفر

ساحل ائونانگ رو به مقصد جزیره هونگ ترک می کنیم، یک تور یک روزه ی هیجانی…

قبل از ناهار در جزیره ی هونگ به اسنورکلینگ (یه تفریح بسیار جذاب برای آب های کم عمق که به مهارت خاصی نیاز نداره) پرداختیم و تصمیم داریم که بعد از خوردن ناهار به جزیره ی «لائولادینگ» یکی از جزیره های زیبای گرمسیری شهر کرابی بریم و بعد با قایق به ساحل ائونانگ برگردیم.

تجربه گرفتن اتاق های بامبویی برام همیشه جذاب و دوست داشتنی بود
هتل های که در ساخت اتاق هاشون فقط و فقط از چوب بامبو استفاده کرده بودند
اصلا فکر نمی کردم این درخت اینقدر قدرتمند و مفید باشه تا اینکه این استراحتگاه رو (با قیمت حدود ۱۵ دلار) برای چند روز اقامت، انتخاب کردیم.

روز چهارم

بعد از گشت و گذار در سواحل اطراف کرابی، وقتش بود که به دیدنی های خود این شهر بپردازیم که یکی از مهمترین هاش  استخر زمردی (emerald pool) بود استخر طبیعی با رنگ فیروزه ای و آبی آسمانی که از دل جنگل و زمین بیرون می آمد،
و استخری طبیعی رو پر می کرد تا توریست ها از سراسر جهان برای آبتنی به اونجا بیان که البته چیزی فرا تر از یه استخر بود…
ورودی این مکان 7 دلار بود و تا استخر اصلی، مسیر پیاده روی زیادی داشت و همچین در راه، حوضچه های آب گرم داشت که میشد از آنها استفاده کنیم (در فاصله کمتر از ۶ کیلومتر حوضچه های آب گرم وجود داشت که (hot spring) نام داشت که در مقایسه با (امرالد پول) به نظر می رسید کوچکتر و با جاذبه ی کمتری هستن) اما من با کمی عجله به سمت استخر اصلی رفتم چون ساعت 5 عصر این مجموعه تعطیل میشد…

به یکی از معبد های معمولیه شهر کرابی آمدیم که واقع در مرکز این شهر هست

یکی از چیز های عجیب این معبد این بود که بجای کبوتر، مرغ و خروس نگهداری می کنند

آخر هفته ها کرابی یه بازار خیلی بزرگ داره که تو مرکزش معمولا فستیوال یا مسابقه هست
این هفته مسابقه خوانندگی بود
اونجا با یه زوج انگلیسی آشنا شدیم و یه شب پر از خاطره رو سپری کردیم

وقتش بود به سومین مقصدمون بریم

پس بلیط هواپیما گرفتیم به سمت

شهری در شمالی ترین نقطه تایلند

«چیانگ مای» شهری تاریخی با دمای هوای کاملا متفاوت و بهتر از نقاط مرکزی و جنوبی تایلند.

اگه شما حوصله شلوغی ها و هوای گرم و شرجی تایلند رو ندارید این شهر، یه انتخاب کاملا درست برای شماست.
حال و هوای این شهر بیشتر شبیه کشور ویتنام هست که البته در نزدیکی هم قرار دارند
روحیات آدمها در این شهر خیلی انسان دوستانه و صمیمیه همچنین این شهر، پر از انواع بازار های بزرگ و معبد های زیباست
اونقدر که شما حتی فرصت نمی کنین نیمی از معابد مهم این شهر رو ببینید
رودی هم از وسط شهر رد میشه که جاذبه شهر رو چندین برابر کرده.

امروز یه موتور گرفتم تا شهر رو بهتر بتونم بگردم

نکاتی در مورد موتور در تایلند

کرایه موتور تو تایلند روزی حدود ۲۰۰ باته که میشه حدود ۶ دلار

بنزین لیتری ۲ دلار

پلیس به ندرت دیده میشه

در ۳ بار سفرم به تایلند با هیچ پلیسی برای چک کردن گواهینامه یا جریمه، مواجه نشدم

اما جریمه ها برای نداشتن کلاه ایمنی و گواهینامه حدود ۱۷ دلارمیشه.

به یکی از مکان های تاریخی این شهر اومدیم

دیواری که متعلق به ۷۰۰ سال پیشه و دور شهر قدیمی کشیده شده که الان قسمتی ازش مرکز شهر شده

دروازه ای در این دیوار وجود داره که توریست ها معمولا علاقه دارن به اینجا بیان و بعد چند تا عکس یادگاری و خوندن تاريخچه این دیوار بزرگ و عظیم از همین درب وارد شهر قدیمی چیانگ مای بشن.

از چیانگ مای بیرون رفتیم تا با جاذبه های اطراف این شهر آشنا شیم

جاده های اینجا واقعا زیباست و منو مسحور خودش می کرد

فکر نمی کردم چیانگ مای، اینقدر طبیعتش بکر و زیبا و آب و هوای عالی داشته باشه

پس تو دل زیبایی های طبیعی و تاریخی چیانگ مای رفتم.

امروز وقتش بود به جایی برم که سالها ازش شنیده بودم

قبیله گردن دراز ها
قبیله ای عجیب که زنا به گردنشون حلقه های گرد می اندازن تا گردنشان دراز شه و دلایل زیادی برای این کار دارن که یکیش اینه که فکر می کنن زیبا می شن

باید حدود ۴۰ کیلومتر از چیانگ مای برای دیدن این قبیله بیرون می رفتیم.

بعد از دیدن این قبیله در مسیر برگشت یه جاده ی جنگلی دیدم که توجهم رو جلب کرد تا جایی که تونستم با موتور رفتم و بعد از موتور پیاده شدم و به سمت جنگل رفتم
تو مسیر اتفاقات جالبی افتاد
که یکی از مهمترین هاش دیدن یه فیل محلی بود که باهاش کم کم ارتباط برقرار کردم، تونستم هم نوازشش کنم و هم بهش غذا بدم که خیلی لذت داشت.

تو راه برگشت به یه مزرعه توت فرنگی رفتم و خوشمزه ترین توت‌فرنگی های زندگیم رو اونجا خوردم که سالهاست مزه ا ش زیره زبونمه

امروز چندتا کار انجام نشده داشتم، اولیش خرید بود که باید انجامش میدادم، پس به یکی از مراکز بزرگ خرید چیانگ مای رفتم

خرید امروز ما حدود ۲۳ دلار(حدود ۳۰۰ تومان) شد جالبه بدونین این ساعت تو ایران حدود ۱۰ سال پیش ۹ هزار تومن بود

بعد ازناهار به معبد رفتم، جایی می خواستم بخشی از سفرمو به این معبد اختصاص بدم. قصد داشتم اونجا حداقل سه روز به سکوت بشینم ولی وقتشو نداشتم

این معبد جایگاهی برای آرامش مردم بود، سر شار از انرژی های مثبت. طی مراحل (3 روزه 7 روزه و 40 روزه) این آرامش رو برای افراد ایجاد می کرد بدور از گوشی همراه، افراد اطراف و هر چیزی که فکرشو کنید.

تجربه ی خیلی عجیبیه قبلا با آدمای زیادی که این تجربه رو داشتن، صحبت کردم همه از احساس خوب و دنیای تازه ی بعد از اون تجربه صحبت می کردن. به خودم قول می دم اگه فرصتی در آینده  پیش اومد حتما بیام و این حس و تجربه کنم.

امروز تصمیم گرفتم مسیر سفر رو عوض کنم، با توجه به اینکه اول سفر فکر می کردم وقت کافی برای رفتن به کامبوج رو دارم اما اینقدر تایلند هنوز نقطه های جدید برام داشت که حتی وقت نداشتم تو معبد بمونم پس تصمیم گرفتم رفتن به مالزی رو کنسل کنم و بلیط برگشتم رو از تایلند بگیرم.
روز آخریه که تو چیانگ مای هستم و امشب چیانگ مای رو به مقصد بانکوک ترک کردیم

امروز میخوایم به بازاری بریم که تو دنیا به عنوان خطرناک بودن شهرت داره، بازاری که قدمت تاریخی زیادی داره و بعد از ساختش، قطاری از وسطش رد شده و این بازار همچنان پایدار مونده تا جایی که وقتی قطار میاد همه (30 تا 45 ثانیه) وقت دارن از مسیر قطار خارج بشن. موقع عبور قطار، فاصله ی مغازه ها با قطار 15 تا 20 سانته.

این بازار رو خیلی دوست داشتم چون یه بازار کاملا واقعی و هیجان انگیز بود. عبور قطار بدون برنامه بود و این مسئله برای جذب تویست طراحی نشده بود بلکه کاملا اتفاقی بود و این اتفاق جذابیت این بازار و برای من بیشتر می کرد

امروز آخرین روز سفرم هست و قبل پرواز بهتر بود «گراند پلاس» رو که مهمترین معبد دیدنی و تو رنگینک، اولین جای دیدنی بانکوک بود رو ببینیم.

به سمت فرودگاه میریم تا از پرواز جا نمونیم

شاد باشید.

حمیدرضا رضایی خرداد 1400