وقتی تو سفر مالزی بودم و جاذبه های شهر لنکاوی رو دونه به دونه میگشتم با یه دختر جوان زیبا آشنا شدم که  تنها جهانگردی میکرد تو صحبت ها ازش پرسیدم بهترین مقصدی که تا الان رفتی کجا بود؟گفت ویتنام!

همون جا تصمیم گرفتم تو اولین فرصت به ویتنام سفر کنم

مدتی بود که سفر نرفته بودم یه دفعه یاد حرف اون دختر افتادم

شروع به سرچ کردم “سفر به ویتنام”

تو این میون به علی برخوردم که سه بار به ویتنام سفر کرده بود و بیش از 60 کشور دنیا رو دیده بود

علی بهم گفت با یه سفر نمیشه ویتنام رو دید و حتما باید چندین بار بهش سفر کرد اما من تصمیم گرفتم تمام تلاشمو بکنم تا جایی که میتونم این کشور پر جاذبه رو ببینم

هواپیما

تصمیم گرفتم با هواپبمایی قطری به جنوب ویتنام یعنی شهر  هوشیمین برم و بلیط برگشت رو از هانوی که پایتخت ویتنامه بگیرم

حدود 1500 کیلومتر فاصله بین این دو شهر مهم بود که میبایست طی میکردیم راستی همسفر من کیان بود

کسی که تجربه سفر های زیادی باهاش داشتم

شاید باورش سخت باشه اما برای برنامه این سفر حدود یک ماه هر روز از صبح وقت گذاشتیم و نتایج رو یا کیان هر شب بررسی میکردیم تا بهترین پلن رو بسازیم

مدارک مورد نیاز برای گرفتن ویزا:

رزرو هتل قبل از سفر، که به صورت صوری خودمون انجام دادیم
بلیط ها، مبلغ ۱۰۶ دلار
و تمکن مالی که مبلغ ۱۰ میلیون بود که یه تاییدیه از بانک می خواست

پاسپورت
یه قطعه عکس
و کپی شناسنامه ها

این نقشه فاصله مارو از ویتنام نشون میده

با توجه به اینکه پرواز ما هواپیمایی قطری بود اول به قطر و بعد از یه توقف کوتاه بعد از 8 ساعت به فرودگاه هوشی مین رسیدیم

شاید اولین چیزی که بعد اسم کشور ویتنام به ذهن هر کسی می رسه….
جنگ…

یا دخالت امریکا تو این جنگ…..
کتونی ویتنام…

یه جای دور….
یا هر چیزی باشه
اما ما میخوایم تا جایی که میشه تصویر واضح و کامل تری از این کشور براتون به وجود بیاریم
پس با ما همراه باشین…

جالبه که بدونین شعار ملی کشور ویتنام استقلال -آزادی – شادی هست
درست خوندین شادی!!!
و احتمالا کشوری که یکی از سه شعار ملیش  شادی باشه انتظار میره کشور شادی باشه..

پایتخت اون شهر هانوی
و بزرگترین شهرش هوشی مینه ،
حدود 90میلون جمعیت داره و از نظر مساحت چند برابر کوچکتر از ایرانه
پس میشه انتظار داشت کشور شلوغی باشه!
ویتنام باریکه طویلی که از کرانه دلتای رود مکونگ در جنوب تا مرز چین در شمال بطول ۱۶۵۰ کیلومتر امتداد دارد. طول سواحل این کشور ۳/۴۴۴ کیلومتر است.
واحد پولی اون دونگ،
منطقه زمانیش ۷+ به عبارتی ۳.۳۰ دقیقه از ایران ساعتش جلو هست
آب هوای اون کاملا استوایی هست و دمای این کشور از جنوب به شمال از  حدود 26 به 20 درجه کاهش پیدا میکنه

کلیسای جامع نوتردام

یه سیم کارت با اینترنت نامحدود که قیمتش ۱۰ دلار بود رو خریدیم و یک راست با اتوبوس به
خیابان pham ngu lao  که به محله کوله گردها معروف بود و مرکز شهر محسوب میشد رفتیم
ما هتلمون رو در همین خیابان انتخاب کردیم تا بیشتر با مسافران و مردم در ارتباط باشیم.

اولین چیزی که توجهمون رو جلب کرد وجود بسیاری موتور سوار در خیابون بود جالبه که بدونین در هوشیمین تقریبا به ازای هر نفر یه موتور وجود داره

شب رو استراحت کردیم وبرای فردا برای اینکه راحت تر بتونیم شهر رو بگردیم یه موتور گرفتیم و بعد از سرو صبحانه به نقاط مهم هوشیمین رفتیم

اولین مقصد کلیسای جامع نوتردام بود

مقصد بعدی موزه جنگ بود که قبل از رفتن به موزه دو تا آب نارگیل خنگ تازه حالمون رو جا آورد که قیمت هر کدوم حدود 1 دلار بود اینجا لازمه بگم ویتنام یه کشور ارزونه برای سفره و همیشه جز 10 مقصد اول ارزون دنیا در لیست قرار داره

ابن موزه جایی که برای درک دقیقی از جنگ طاقت فرسای ویتنام  حتما باید دیده بشه و توصیه میکنم قبل سفر به این کشور حتما کتابی در این باره بخونید تا جاذبه دیدن از این موزه براتون چندین برابر بشه

بعد از خوردن غذا به یه مرکز هنری عکاسی سه بعدی رفتیم

موقع خرید بلیط مسئول مرکز بهمون گفت که دو ساعت دیگه موزه تعطیله و ما گفتیم مهم نیست دو ساعت برامون کافیه

بعد از بیست دقیقه اومد و گفت دیگه موقع تعطیل شدنه

و من مات و مبهوت نگاه به ساعت کردم و متوجه شدیم که بیش از یک ساعت و نیم از ورودمون گذشته و تازه فهمیدیم که وارد چه دنیای جذابی شدیم

شاید نیم ساعت از زمان بسته شدن گذشته بود و ما باز زمان میگرفتیم و بیش از 150 تا عکس زیبا گرفتیم که چند تاشو میگذارم

پیشنهاد ما اینه که حداقل 3 ساعت زمان برای این موزه هنری بگذارید

شب رفتیم خیابون گردی و لب رود

دلتا رود مکونگ مقصد روز سوم ما بود که در شهر Ben tre  در 90 کیلومتری ما قرار داشت  که تصمیم گرفتیم این مسیر رو با موتورمون بریم

تو مسیر جاذبه های متعدد مثل آبمیوه فروشی های سر راهی (آب نیشکر/آناناس)بازار های محلی و طبیعت زیبا و مراتعش باعث شد که بارها توقف کنیم و کل روز رو تو مسیر لذت ببریم تا اینکه  عصر رسیدیم و یه هتل گرفتیم

و منتظر فردا موندیم

روز چهارم یه خانواده محلی پیدا کردیم که قایق داشت و ما رو به یک تور یکروزه دلتا مکونگ برد که یکی از روزای خوب سفرمون شد

چون علاوه بر دیدن جاذبه های این رود پهناور و زیبا به یکی از بزرگترین کارخانه های محصولات نارگیل رفتیم

در اونجا از نارگیل پودر /روغن و انواع محصولات رو تولید میکردند مثل صنایع دستی

جالب اینجا بود که حتی از پوست بیرونی نارگیل هم فرشی ساخته میشد که به نظر میومد در عایق سازی سقف و ساختمان استفاده میشد

وقتش بود بعد از یه روز پر از هیجان برگردیم به هوشیمین

کیان پیشنهاد خوردن کباب داد

یه هایپر پیدا کردیم انواع گوشت ها رو خریدیم با چند تا سیخ و سوار بر موتور تو راه برگشت دنبال جایی بودیم که کباب درست کنیم

هوشی مین رو به مقصد nha trang ترک می کنیم،
فاصله هوشی مین تا نها ترانگ حدود ۵۰۰ کیلومتر هست و طول پرواز یک ساعت

نهاترانگ یه شهر ساحلی تمیز و زیبا بود هتل ما روبروی این خط ساحلی در 20 متری دریا قرار داشت

اتاقمون یه پنجره بزرگ داشت که خط ساحلی و آبی دریا از داخلش کاملا مشخص بود

روز اول نهاترانگ رو به خرید انواع میوه های استوایی و قدم زدن در ساحل و نهایت شنا کردن پرداختیم شاید لازمه اینجا بپردازیم به چند تا از میوه هایی که در ویتنام شما وجود داره

وقتی به جزیره رسیدیم

متوجه شدیم که اخرین قایق ده دقیقه دیگه(ساعت 2) به جزیره میرفت و ساعت 6 برمیگشت ،کیان نظرش این بود که اگه به جزیره بریم با توجه به اینکه فردا باید این شهر رو ترک کنیم نمیتونیم بقیه جاهارو ببینیم

و به این ترتیب بود که من در روز تولدم نتونستم هیجان جدیدی (شترمرغ سواری)رو تجربه کنم

تو راه برگشت به شهر قبرستانی بزرگ توجهمون رو جلب کرد،که رسوم جالبشون رو نشون میداد،یکی از این رسوم این بود که وسایل متوفی را کنار قبرش میگذاشتند، وسایلی مثل ماشین ریش تراش، خودکار، عینک

ponagar tower معبد هندو که حدود سه هزار سال قدمت داره مقصد بعدی ما بود،معبدی زنده با مراسم های مذهبی که قطعا ارزش رفتن رو داشت

اخرین شبی که نهاترانگ بودیم رو  خیابون گردی کردیم

از جلوی یه رستوران رد میشدیم که یه تمساح کامل در حال کباب شدن دیدیم، منو کیان با تعجب همو نگاه کردیم با هم گفتیم تمساح بخوریم؟ فکر کن تمساحی که تو حیاط وحش همه حیونا رو یه لقمه میکرد

الان میتونست لقمه ما بشه!!!!

به فروشنده گفتیم به کمترین مقداری که میشه بهمون گوشت بده از حالمون میفهمید که اولین باره که میخوایم امتحان کنیم،دو تا دست تمساح بهمون داد با کمی فیله

من و کیان با اکراه شروع به خوردن کردیم،مزه  بین ماهی و مرغ میداد و اصلا بد مزه نبود اما اون حس ما اجازه نمیداد از خوردنش لذت ببریم!

راستی گوشت فیلش خوشمزه تر بود

قبل از سفرم،
وقتی در مورد نها ترانگ اطلاعات جمع می کردم نمی دونستم چقدر وقت باید واسش بزاریم
و چقدر این شهر جاذبه داره
امروز با تجربه ای که دارم
اگه بخوام دوباره برنامه بریزم حداقل یکروز به طول اقامتمون اضافه می کنم
فکر می کنم ۳ تا ۴روز زمان مناسبی واسه دیدن این شهر باشه
و هم اکنون در هواپیما داریم نها ترانگ رو ترک می کنیم
این کلمات از وصف این شهر به ذهنم می رسه:
ساحل زیبا
شهری تمیز
جزایر کشف نشده و جذاب
و مردمی بسیار خون گرم
و مهربان…..
حتی دیشب هم بعد از اتمام تست گوشت تمساح ، وقتی اومدیم حساب کنیم
با خوشرویی تمام ازمون پولی دریافت نکرد
با این که مبلغ رو قبلا تمام کرده بودیم
و این سومین باری بود که در طول این دو روز این اتفاق رو تجربه می کردیم.

روز ششم سفر به سمت دانانگ پرواز کردیم
هدف بعدی ما شهر “هوی ان”(hoi an)بود،
جایکه به شهر خیاط ها در دنیا معروفه
شنیده بودم که هر چیزی از کفش تا کلاه ،کیف،انواع لباس های زنونه،کت وشلوار و ….رو میتونی سفارش بدی
وقتی از هواپیما پیاده شدیم از فرودگاه یه موتور گرفتیم و قرار کردیم که تو ایستگاه قطار دو روز دیگه موتور رو تحویل میدیم تا کارمون خیلی راحت تر بشه؛
و ایشون هم به راحتی قبول کرد،
موقع درخواست پاسپورت واسه کرایه موتور هم گفتیم اگه ممکنه پاس رو ندیم
(چون تجروبه داشتیم که تا جایی که ممکنه پاس پیشمون باشه بهتره)
به راحتی قبول کردو فقط درخواست  پول کرایه رو کرد:
یعنی موتور رو با مبلغ تقریبا 30 دلار گرفتیم و امدیم تا دو روز دیگه……..
فک کن!
این خیلی معنی ها میده
و بزرگتر معنیش: خوبی و صداقت ویتنامی ها رو نشون میده
اینکه تجربه کردن که اعتماد کردن چیزه خوبیه و البته این اعتماد کردن مستلزم خیلی چیزاست ……
تا  hoi an حدود 30 کیلومتر راه بود پس تصمیم گرفتیم یکسره بریم به شهر خیاط ها

اولین روز در «هوی ان» هم شالیزار های و طبیعت دیده میشد هم بوفالوهایی که در طبیعتش پرورش داده میشدن که البته ما از تجربه بوفالو سوراری هم نگذشتیم و هم شهر قدیمی که حدود 6 هزار سال قدمت داشت  و رنگ های شاد زرد و نارنجی در این شهر حکمفرمایی میکردند

اول فکر میکردیم که تعدادی از این مغازه ها فروشگاه هستند و تعداد دیگه خیاطی ،بعدا متوجه شدیم تقریبا تمام ویترین ها فقط نمونه کار خیاطی هستند و شما به عنوان نمونه کار میتونید از طرحش استفاده کنید و سفارش بدین و تفریبا هیج جنس اماده برای فروش وجود نداشت

تازه متوجه شدیم چرا این شهر در دنیا به شهری منحصر به فرد معروف شده

روز دوم در هوی ان به انتخاب طرح کفش چرم برای من و کیان

خرید تی شرت

انواع شیطونی ها

خوردن همبرگر معروف و خوشمزه

ساحل گردی و شرکت تو یه مسابقه آشپزی و خیابون گردی گذشت

که خداییش هم خوش گذشت

اخر شب کفش هامون رو گرفتیم و میتونم بگم اینقدر دوخت منظم و زیبایی داشت منو کیان شگفت زده شدیم

جالبه بدونین این کفش ها بعد گذشت 3 سال هنوز حتی دیدینش حال منو خوب میکنه و کیفیت بالایی داره

روز سوم:هوی ان به دانانگ

مسیر هوی ان به دانانگ و معبد زیبایی که در بالای کوه قرار داشت که از آن بالا زیبایی های دانانگ و دریا در یک نما مشخص بود

وقتی به دانانگ رسیدیم، بازار روز دانانگ رو دیدیم و تا ساعت 3ظهر شهر رو میگشتیم

در حالی که ساعت 4 بلیط قطار داشتیم متوجه شدیم پاسپورت ها و پول ها تو هتل جا مونده !!!!!!!!!!!!!!

جزییات این استرس و هیجان رو در کانال ما تلگرام ما میتونید دنبال کنید>>>>>>>>>>>>>>@pabepayehamid:تلگرام

وقتی از کیان جدا شدم باید خودم رو بهش میرسوندم

با توجه به اینکه از سفر با اتوبوس بیزارم مجبور بودم با اتوبوس برم اما خبر خوب اینکه اتوبوس های تو ویتنام بود که تخت خواب داشت و این حال منو خوب میکرد

کیان تو وینه (vinh)بود و من دانانگ، بین این دو شهر هیو hue قرار داشت

هیو شهر تاریخی بود که روزها بهش فکر میکردم که براش وقت بذاریم یا نه در لحظات آخر رفتن به این شهر رو حذف کردیم و حالا این فرصت دوباره ایجاد شد که هیو رو ببینیم پس کوله به دوش تو شهر تاریخی هیو

پیاده شدم

دور شهر دیوار داشت

از دروازه شهر گذشتم و وارد شهری که شبیه فیلمای باستانی بود شدم و ساعتی قدم زدم و گشت و گذار کردم و در نهایت خودمو اخر شب به کیان رسوندم، کیان برنامه فردا و چیده بود

دو تا پکیج گرفته بود که داخلش دیدین غار سیاه (dark cave) بلند ترین و طولانی ترین غار آسیا ،و دیدین چندین جزیره همراه با ناهار جز تورمون بود

میتونم بگم پلن سفر به ویتنام عالی بود و تا اینجا تقریبا هیچ ایرادی نداشت اما اینجا اولین محاسبه اشتباهمون رخ داد

ما در کنار بزرگترین غار جهان بودیم ولی فقط یکروز برای دیدن این غار وقت گذاشته بودیم،در صورتی که این غار خودش یه برنامه دو روزه کاملا فنی و حرفه ای بود

پس عملا با توجه به بلیط هواپیما که فردا داشتیم نمیتونستیم این غار رو ببینیم

فکرشو بکنید چقدر برنامه ریزی و اطلاعات میتونه تو سفر مهم باشه

مجبور بودیم نشنال پارک رو ترک کنیم و تصمیم گرفتیم دوباره به این نقطه مهم دنیا برگردیم

اگه بخوایم این شهر رو در چند سطر تعریف کنیم:

این شهر آب و هوایی خنک تر از شهرهایی که رفتیم، داشت. البته ما در طول دو روز همچنان با شلوارک و تیشرت بودیم در صورتی که اغلب مردم با کاپشن و لباس گرم بودند وموضوع دیگه  اینکه بعد از ساعت ۸ شب کمتر مغازه ای باز بود
این شهر به تنهایی حرفی برای گفتن نداشت ولی به خاطر نزدیک بودن به نشنال پارک و غارهای منحصر به فردش از نظر موقعیت مکانی دارای اهمیت میباشد

فردا صبح به پایتخت ویتنام یعنی هانوی پرواز میکنیم

هانوی شهری بزرگ،زیبا،و پایتختی در خور ویتنام بود

ساعت 12 ظهر در مرکز شهر ساعت کیسا 12 بار نواخت و عروس و دامادی باز هم از ما استقبال کردند

یه هتل خوب 4 ستاره در مرکز هانوی با روزی 40 دلار گرفتیم و روز یازدهم سفرمون رو با انرژی شروع کردیم

هانوی شهری زیبایی بود که درونش بیش از 40 دریاچه طبیعی بود

پر از مال های تجاری و جاذبه های فراوان

کمتر از 5 روز به پایان سفرمون مونده بود،و کلی برنامه انجام نشده

هانوی گردی/لیست خرید/دیدین یکی از عجایب طبیعی هفتگانه دنیا

با توجه به اینکه تورهای زیادی به خلیج هالونگ برگذار میشد منو کیان تصمیم گرفتیم با یه کمپانی قوی و به مدت 2 شب و 3 روز در زیباترین خلیج دنیا باشیم

پس اول تورمون رو رزرو کردیم و بعد به بزرگترین معبد هانوی رفتیم

بعد از اون به مقبره هوشیمین رفتیم،فکر میکنم قبل سفر به ویتنام در مورد هوشیمین مردی که در ویتنام مظهر مقاومت و ایستادگیه باید مطالعه کرد،پس بیشتر توضیح نمیدم در این رابطه

بعدش با حدود 8 دلار برای هر دو نفر نهار KFC  خوردیم و بعدش رفتیم خرید!!!!!!!! اونم با قدرت

بهتره بگم هانوی از هر جهت جای مناسبی برای خریده

صبح با صدای حمییییید خواب موندیم “محمد” از خواب بیدار شدم
با سرعت نور تمام وسایل رو جمع کردیم
ساعت ۸:۱۰ دقیقه بود و ما باید ۸ تو لابی می بودیم واسه رفتن به خلیج هالونگ😳
بر اساس قانون (شانس در سفر)که به خوبی ازش برخورداریم😃
ما اخرین هتلی بودیم که باید تور، نفرات رو سوار می کرد، پس نه این که جا نموندیم بلکه
موفق به خوردن یه چای در لابی هم شدیم😝
لیدر تورمون داره برامون توضیح میده که این خلیج و جزایر متعددش حدود شش میلون سال قدمت داره و یکی از زیبا ترین و منحصر به فرد ترین نقاط دنیاست
فاصله هانوی تا خلیج هالون ۱۶۰ کیلومتره

“این همون کشتی که می تونه قسمتی از رویا های منو محقق کنه”

این جمله همون حسه که وقتی کشتی حرکت کرد بهم دست داد و همون لحظه تو کانالم نوشتم

الان حدود 4 سال از اون روزا میگذره و مطمئنم با نوشتن و تصویر نمیتونم اون همه لذت و وصف کنم

و فقط کمی تلاش میکنم تا قسمتی از اون لذت هارو به تصویر بکشم

قسمتی از روز اول کشتی:

دیدین چندید غار که طی میلون ها سال بر اثر موج دریا ساخته شده بودند

کایاک سواری

دیدین یه جزیره کوچک

ماهی گیری

دیدن از یکی از مهمترین سایت های تولید صدف

شب رو تو کشتی خوابیدیم

راستی خدمات غذایی کشتی تقریبا سلف سرویس بود

روز دوم به دیدن قبیله ای رفتیم که بیشتر از هزار سال روی اب  زندگی میکردند

کایاک سواری و کشف منطقه و جزایر

دیدین جزیره میمون ها

بعد نهار یه قایق کوچیک اومد دنبالمون و ما و یه زوج دیگه رو به یه جزیره ای برد که قرار بود شب توش اقامت داشته باشیم

این جزیره خونه رویاهای من بود همون جزیره ای که وقتی برنامه کودکان  دکتر ارنست رو نگاه می کردم دلم میخواست اینجا باشم،اتاقم فقط صدای طبیعت و دریا میداد و انگار گم شده بودم از هیاهو های دنیا!

جزیره ای کوچک و بکر و دور  افتاده که همه ساکنانش رو میشناختم

این جزء معدود جایی بود که میخواستم دوباره بهش برگردم

صبح بعد سرو صبحانه در سلفی که روبروی دریا بود ،همون قایق کوچیک امد دنبالمون و به کشتیمون برگشتیم

مسیر برگشت رو به  صدها جزیره کوچکی که مثل کله قند از دریا سر بلند کرده کرده بودند نشستیم و با کیان صحبت میکردیم

یه دفعه به ذهنم خورد که با موبایلم به صورت فیلم برداری سریع این مناظر رو ثبت کنم

به خلیج هالونگ رسیدیم،با ماشین تور به هانوی رفتیم،بعد یه استراحت کوتاه رفتیم خرید

هانوی پاساژهایی داشت که شبیهش رو فقط تو سنگاپور دیدم و برعکس شهر های دیگه ویتنام،هانوی جای مناسبی برای خرید بود

فردا روز اخری بود که در هانوی بودیم پس برای سهولت و سرعت بیشتر موتور گرفتیم

روز آخر ویتنام:

واقعا وقتشه از خوبی های مردم ویتنام بگم:

مردم ویتنام انسانهایی خوشرو،مهربون، و با گذشت هستند و انگار جنگ فرسایشی بزرگترین تجربه ها رو تو ذهنشون درج کرده،اینکه توی جنگ و دعوا هر دو نفر میبازن،

پس تمام تلاششون رو میکنن تا باهاتون در صلح باشن حتی وقتی حق با شما نیست، این تنها سفری بود که من به خاطر محبت های مردمش از شادی گریستم

و معتقدم مردم ویتنام یکی از بهترین مردم دنیا محسوب میشن

روز اخر کیان بعد صبحانه و تحویل اتاق گفت بریم خرید و گشت وگذار و از این روز چنان با قدرت استفاده کردیم که نهارمون رو ساعت 7 شب تو هواپیما خوردیم

سفر نامه ویتنام در حالی به پایان رسید که الان که دارم ثبتش میکنم بهمن 99 هست و تجربه سفر به 26 کشور رو دارم

به جرات میتونم بگم ویتنام بهترین انتخابه برای سفر و جزء معدود کشور هایی هست که من تصمیم دارم دوباره بهش سفر کنم

شاد باشید و همیشه در سفر

حمیدرضا رضایی

بهمن 99