سفرِ ما کاملا یهویی بود.

این جور سفر ها، از نظر من میتونه خیلی حال آدم رو خوب کنه مخصوصا وقتی آدم یهویی تصمیم میگیره و اتفاقات خوبی براش میافته.

من خبر داشتم برای 14 فروردین، یعنی دقیقا بعد از تعطیلاتِ عید، بلیط ها ارزون میشه و می خواستم از این موقعیت استفاده کنم پس ارمنستان رو انتخاب کردم.

یه ساعته من و کیان همسفرم حاضر شدیم.

چون خیلی یه دفعه ای تصمیم به رفتن گرفته بودیم،به برگشت فکر نکرده بودیم

و الان تو فرودگاه، آماده ی پرواز هستیم.

موقعی رسیدیم که گیت، بار بسته شده بود و با کوله هامون به داخل هواپیما رفتیم.

پروازِ ما از تهران به ایروان یک ساعت و نیم، طول کشید، پروازمون هم مستقیم بود.

به ایروان که رسیدیم  برنامه ایی برای سفر مون نداشتیم. من برای بار دوم بود که به ایروان سفر می کردم. فکر کنم بار اول حدود 18 سالم بود که به این کشور سفر کردم.

روز اول ایروان

امروز با یه صبحانه خیلی ساده، روزمون رو شروع کردیم. بعد به سمت «میدان جمهوری» که مهم ترین میدان و مرکز شهر ایروان هست اومدیم و  در حال گشت و گذار در شهر هستیم

هزینه های ما در ارمنستان

از اولِ حرکت مون به سمت ارمنستان 83 دلار پول بلیط دادیم

و 3 تا 5 دلار هزینه ی خرید سیمکارتمون شد

و یه هتل خیلی معمولی در ایروان برای دو نفر حدود ۲۰ دلار بود

وقتی آدم ها به جایی سفر می کنند، علاوه بر آداب و رسوم و جاذبه های توریستی، دوست دارند از مذهبِ مردم آن کشور یا شهر با خبر بشند و اطلاعاتی از آن کسب کنند. ارمنستان اولین کشوری هست که دین مسیحیت رو بعنوان دین رسمی کشور اعلام کرده.

برای همین ما به کلیسای جامع سنت گریگور روشنگر (Saint Gregory the Illuminator Cathedral) بزرگترین کلیسای ارمنستان اومدیم که هر کس به این شهر سفر می کند دیدن این مکان جزء برنامه هایش هست.

در سال ۲۰۰۱ در این کلیسا، جشنِ هزار و هفتصدمین سالگرد اعلام مسیحیت بعنوان مذهب رسمی ارمنستان برپا شد.

جالبه بدانید که دیواره های این کلیسا از سنگِ دوف ساخته شده که نارنجی رنگ هستن و نمای این سازه را زیباتر می کند.

ساخت مکان توسط «استپان کیورکچیان» انجام شده است.

ایروان پاساژهای خوب و باکیفیتِ بالایی داره و جاذبه هایِ شهریش منتهی میشه به خیابون های سنگ فرش شده.

یکی از زیباترین آثار معماری در ارمنستان «ساختمانِ اپرا» می باشد، اپرا توسط شخصی به نام «هوهانس تامانیان» ساخته شد.

اجرای کنسرت در این مجموعه، به دو سالنِ باله ی ملی الکساندر سپنداریان و آرام خاچاطوریان تقسیم می شود.

در محوطه ی این ساختمان مجسمه ها و تندیس هایی قابل مشاهده هستن که برای هنرمندان ارمنی ساخته شده.

روز دوم سفر

بعد از خوردن صبحانه قراره با آقای مختاریان که ۲۵ ساله لیدر تور های مسافتی هست بریم و بیش از ده نقطه دیدنی ایروان و اطرافش رو ببینیم.

اول به بازدید از یک کارخانه شراب‌ سازی در ایروان (Yerevan Ararat Wine Factory) که به مختصر به آن میگفتن «Noy» رفتیم کارخانه ی تولید نوشیدنی های الکلی، در پایتخت ارمنستان…

سال ساخت این کارخونه ۱۸۷۷ هست که اصل این مکان متعلق به والی های ایران در ارمنستان بوده و معنی کلمه ی نوی یه زبان ارمنی همون نوح هست و اعتقادات بر این است که کشتی حضرت نوح در این قلعه نشسته است.

دالان هایی به طول ۷ کیلومتری در اعماق زمین به دلیل اینکه نور، تاثیر منفی نزاره و در زیر زمین باکتری ها کمتر رشد و تکثیر پیدا می کنند.

بشکه هایی که در آن حدود ۱۴ هزار لیتر مشروب وجود داره و بعد از یک سال موندن در این بشکه ها که حتما باید از جنسِ چوب تازه ی درخت بلوط باشد، الکل به دست میاد که تو دما و رطوبت ثابتی نگهداری میشه.

بعد از اون به  هزار پله رفتیم که در ارتفاع زیادی قرار داشت و از اونجا کل ایراون رو میشد دید و یه حس فوق العاده زیبایی داره که تجربه کردنش عالیه.

بعد از هزار پله به سمت «مجسمه مام میهن» رفتیم ارتفاع این مکان از هزار پله بالاتره و اینجا بام ایروان محسوب میشد.

این مجسمه ی زیبا رو « آرا هاروتیونیان» ساخته که در سال ۱۹۶۷ میلادی از آن رو نمایی شد پیشنهاد میکنم حتما اگر به ارمنستان سفر می کنید دیدن این مجسمه ی زیبا رو از دست ندید.

بعد از اون به کليساي شهر ابوویان که مدرنترین و زیبا ترین کلیسای ارمنستان بود رفتیم.

این مکان توسط «آقای زاروکیان» صاحب کارخونه کونیاک سازی ساخته شده.

کلیسای شهر زاخکازور، که همزمان با بازدیدِ ما از این کلیسا، مراسم عروسی اونجا برگذار میشد جالبه ما همیشه تو سفرهامون به عروسی های مختلفی برمی خوریم و این کمک میکنه برای شناخت بیشتر آداب و رسوم مردم اون مناطق…..

درست روبروی کلیسا، چند کیلومتر بالاتر، یه تله سی یژ بود که دسترسی به ارتفاعات دره ی گلها رو برامون فراهم می کرد. بالا که اومدیم یه فضای خوبی از اون منطقه تو دیدمون بود یه دره ی زیبا و پشت اون کوه های مرتفع آراگاتس.

بعد از دره ی گلها، به یکی از مهمترین جاذبه‌های ایروان، یعنی «دریاچه سوان» رفتیم. این دریاچه در ارتفاع ۱۹۰۰ متر از سطح دریا و بزرگترین دریاچه آب شیرین آسیاست.

و تنها رودخانه ایی که از این دریاچه ی عظیم سرچشمه می گیره «رود هرازدان» هست. جالبه بدونید که یک ششم مساحت ارمنستان رو این دریاچه گرفته و تو این مکان ماهی ایشخان (شاهزاده) که یه ماهیِ بومی هست پرورش میابد.

اینجا جایی است که برای سفر به ارمنستان نمیشه ازش گذشت و حتما باید برای دیدنش وقت گذاشت.

روز سوم سفر

امروز در ارمنستان روز زن هست و تقریبا تمام خیابان ها با گل تزئین شدن و در این روز در خیابان های ارمنستان بیش از همیشه صدای موسیقی و شادی شنیده میشه.

ارمنستان از نظر آبی و آب شیرین خیلی غنی هست و این دستگاه آبی که در تصویر می بینید از چشمه های آب شیرینِ ارمنستان تعمین میشه و امروز تصمیم داریم که به شهر جـِرموک برویم که بزرگ ترین منابع آب زیرزمینی گرم و همچنین آب گاز دار رو داره.

قبل از خروج از ایروان به «محله ی ورنیساژ» اومدیم که در روز های شنبه و یکشنبه دستفروش ها بسات می کنند و صنایع دستی شون رو با و قیمت هایی کمتر از فروشگاه های داخل شهر می فروشن.

ایروان رو داریم ترک می کنیم کوله به دوش به سمت جنوب ارمنستان، به شهری که 176 کیلیومتر با اینجا فاصله داره.

حالا که داریم از ایروان خارج می شیم من نظراتم رو در مورد ارمنستان و ایروان براتون میگم.

نظرات من درمورد ارمنستان

من تقریبا 18 سال پیش به این کشور سفر کردم ولی الان که دوباره به اینجا سفر میکنم تغیرات خاصی نداشته و از نظر من این یه نوع خلع شهر سازی به حساب میاد.

جاذبه های شهری کمی داره و با دو الا سه روز میشه تقریبا از این شهر  بازدید کرد.

به نظر من نسبت به کشور های اطرافف مکان های گردشگریِ کمی داره.

در مورد روز زن اینجا، یه جورایی رسم های ما ایرانی ها رو دارند و برای زن ها شون هدیه می خرند ما چون دیروز با یکی از این مردهای ارمنی بودیم متوجه این موضوع شدیم و همون طور که گفتم از لحاظ فرهنگی شبیه به ایرانی ها هستن، مرد سالاری در در این کشور مثل مناطق شمال شرقی ایران زیاد دیده میشه و خیلی از نظر فرهنگی و اخلاقی از کشور های اطراف دور اند و مثل اروپایی ها با خانم هاشون رفتار نمی کنند.

در مراسمات عروسی مثل ما ایرانی ها هستن یعنی خواستگاری قبل از ازدواج رو دارند مثل ما….

درمورد پلاک ماشن در اینجا یه چیز جالب بگم که در اینجا رندبودن پلاک یه جوری برتری محسوب میشه و برای رند بودن پلاک هاشون هزینه ایی بالای 10 هزار دلار می پردازن.

ارمنی ها اکثرا انگلیسی بلد نیستند پس بهتره قبل از سفر به این کشور، برنامه گوگل ترانسلیت رو روی تلفن همراه خود نصب کنید.

سفر با ماشین شخصی به این کشور می تونه گزینه مناسب تر و ارزان‌تری باشه.

در طول مسیر با دو تا داداش آشنا شدیم که خیلی مهربون بودن و باعث شدن که خستگیه راه در کنارشون خیلی حس نشه و علاوه بر اون مسیر کاملا زیبا و کوهستانیه و یک جاذبه ی طبیعیه عالی رو صورت داده.

در کنار مسیر یه رودخانه ی زیبایی بود که سال ها قبل من تعریف این رو از دوستانم شنیده بودم که می گفتن میشه راحت از رود ماهی گرفت و همون جا کباب کرد و خورد و این برای من خیلی جالب بود، ماشین رو نگهداشتیم تا چند لحظه ای از ینجا لذت ببریم، جاده هایه اینجا یه شباهتی با جاده های شمال خودمون هم داره…

بعد از یه روزِ پرفراز و نشیب، خواستیم هتل بگیریم که شانسی به «هتل انوش» برخوردیم یه هتل سه ستاره ی خوب و تمیز که اصلا درب این هتل بسته بود ما اتفاقی زنگ زدیم و در رو برامون باز کردن و ما تنها مسافر های اینجا هستیم امکانات این هتل خوبه و هزینه اش تقریبا شبی 28 دلار هست استراحت می کنیم تا فردا بریم از جاذبه های شهر جـِرموک استفاده کنیم.

روز چهارم سفر

امروز قصد داریم به «آبشار جرموک» بریم.

این آبشار، با ارتفاع 72 متر در «رود آرپا» جریان داره و این آبشار، بیانگر موهای دخترانه هست به همین دلیل به این بهش «آبشارهای پری دریایی» هم میگن.

از جرموک به سمت مرز ایران حدود ۲۴۰ کیلومتر بود.
پوشش طبیعی اینجا جوری هست که هر چه به سمت مرز ایران نزدیک میشیم به زبیایی های طبیعی اضافه میشه که این زیبایی ها هرچی زاویه دوربین و خود دوربین عالی باشد در تصویر نمی گنجد و دیدن آن با چشم  و در محیط یه چیز دیگست.

به مرز رسیدیم، تشریفات گمرکی خیلی کمتر از اونی که فکر می کردیم بود حدود یه ربع طول کشید تا به این طرف مرز بریم.

به سمت تبریز می ریم و از اونجا به تهران پرواز می کنیم.

سفر ما رو به اتمام است….

بهترین ها رو براتون آرزو میکنم و همیشه خوش و عالی در کنار عزیزان تون در حال سفر باشین…

شاد باشید

حمیدرضا رضایی اردیبهشت 1400